دلنوشته ..

چه بخشنده خدای عاشقی دارم

   که می خواندمراباانکه می داندگنه کارم

اگر رخ بربتابانم دوباره می نشیند برسرراهم



نظرات شما عزیزان:

سعید
ساعت17:36---17 تير 1395
عالی بود

آریوبرزن
ساعت19:18---23 آذر 1394
کوچه ها را با دانه ها ــــے برف

آذین مــــے بندد

زمستانــــے سرد سرد

حجم سرما!

ضربان قلب هوا را مــــےشمارد

و من به در ــــے تکیه داده ام

که زنگوله ها ــــے یخ

آنرا پوششــــے دوباره داده اند

آیا برا ــــے دوباره روییدن

بهار مــــے آید؟؟؟



mohammad
ساعت8:47---6 تير 1394
سلام . واای وبتون عالیه . یه چیزی فراتر از عالی . خیلی خوبه . امیدوارم در تمام مراحل زندگیتون موفق باشید . به من هم سری بزنید خوشحال میشم .

وحيد
ساعت10:01---1 فروردين 1394
سلام عيد شما مبارك انشاالله سال خوبي داشته باشي http://javanepir.loxblog.com

..............
ساعت8:43---24 اسفند 1393


♥عاشقانه♥میلاد♥مهلا♥
ساعت9:11---14 اسفند 1393
سلام خوبی گلم♥وبت عالیه♥به وبلاگمون سر بزن نظر بده منتظرتم♥دوست داشتی منو با اسم ♥عاشقانه میلاد و مهلا♥لینک کن بعد نظر بده لینکت کنم♥

اینم ادرس چت روممون دوست داشتی روممون رو هم لینک کن اگه بیای خوشحال میشیم♥ساحل چتwww.sahelchat.org

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥


پیام عظیمی
ساعت10:02---3 اسفند 1393
سایت جالبی بود
به سایت ما هم سر بزنید


نیم سکه
ساعت13:10---30 بهمن 1393
از سایت خوبتون ممنونم

samira Bano
ساعت9:53---30 بهمن 1393


محمد صالح
ساعت10:20---26 بهمن 1393
سلام وبلاگ قشنگی داری و مطالب قشنگی من نزدیک ی سال نبودم اما باز وبلاگمو راه انداختم خوش حال میشم سر بزنی ممنون

حسین
ساعت11:27---23 بهمن 1393
سلام به وب من هم بیا

آریوبرزن
ساعت23:21---17 بهمن 1393
نگــار من که سفر کرده بــاز مــﮯ آید
چو مهر از پس ابرــﮯ فــراز مــﮯ ‌آید

از اینکه دیده به راهم چه غم که وقت نیــاز
عزیز بنده نوازم به نــاز مــﮯ آید

ملول نیستم از دست رفته چاره کــار
که دوش فال زدم چاره‌ســاز مــﮯ آید

دلم ز درد جدایــﮯ اگر چه افســردست
غمــﮯ مباد مرا دلنــواز مــﮯ آید

اگر چه کرده ز ســامره مخفیانه سفر
به صد شکوه ز ملک حجــاز مــﮯ آید

حقیقتــﮯ که جهان گشته بهر او بر پــا
زند ز ریشه نهاد مجــاز مــﮯ آید

به زاهد ــﮯ که ز دیدار دوست محــرومست
دهد به نیل حضورش جــواز مــﮯ آید


دهیوپت ونداد
ساعت11:16---16 بهمن 1393
به روز رستاخیز یکی بنده ی گناه کار بیاوردند و خدای بگفت که به دوزخ بریدش. آن بزه کار هیچ مگفت و لابه نکرد لیک در آخرین هنگام روی بگرداند ونگاهی سوی پرودگار بکرد خدای بگفت که باز آوردی و به بهشت بردیش. گفتند خداوندا چه شد؟ بگفته او در آخرین هنگام نیز به رحمت من ایمان و امید داشت

elahe
ساعت12:12---15 بهمن 1393
سلاااااااااام
خیییییییییییییییلی خوب بود ، موفق باشی
به منم سر بزن


pegah
ساعت10:31---29 دی 1393
aliiiiiiiiiiiiiiiiii bod montazeret hastam

فرهاد
ساعت9:55---7 دی 1393
خیلی عالی

ﺁﺭﯾـﻮﺑـﺮﺯﻥ
ساعت9:59---6 دی 1393
✔ﺍﻟھـــے ﺗـــﻮﯾـے ﺁﻧـڪــﻪ ﺗـــﺎ ﻣــﻦ ﻣﻨــﻢ ﺑــﺎ ﻣﻨــــے

حمیدرضا
ساعت10:24---4 دی 1393
ممنون که بهم سر زدید .عالییی بود وب

ساده دل دل شکسته
ساعت11:50---29 آذر 1393
خدايا ...... ! تنهايي ام را بگير و تنهايي خود را به من بده تا عمق تنهايي ات را خلوت کوچک من انيس باشد ....... !
خدايا من تنهايم و بدتر از آن اين است که احساس تنهايي را با روح و جان چنگ ميزنم ..... اما ....... تنهايي بنده قطره اي از درياي غربت خالق نيست .......
اي خالق بي کس مخلوق بي پناه .. خدايا مرا لايق کن که ... خلوت کوجک خويش را با وسعت ژرف غربت يار مانوس شوم...

وب زیبایی داری....
موفق باشی....
یاعلی


سینا
ساعت10:27---5 آذر 1393
مطلب زیبایی بود موفق باشی

نازنین
ساعت11:36---28 آبان 1393
سلام خوبی؟ من چند بار توی چت لوکس بلاگ بهت پیام دادم ولی جواب ندادی . میخواستم دعوتت کنم بیای توی وبلاگم لینکت رو ثبت کنی، خیلی وبلاگت رو دوست داشتم.

http://nazi-joon-jooni.loxblog.com

به خدا بازدید وبلاگم خوبه
منتظرتم


کیانا
ساعت10:27---11 آبان 1393
عالیههههههههههههههههههههههههه@} ;-

امین
ساعت10:26---11 آبان 1393
لبیک یا حسین.

سعید
ساعت10:51---6 آبان 1393
سلام
وب قشنگی داری
موفق باشی

دوکس وان


گرگ
ساعت12:33---4 آبان 1393
سلام
وبت عالیه
ب منم ی سری بزن
مرسی


elham
ساعت10:40---26 مهر 1393
برای خیانت ;

هزار راه هست اما هیچ کدام
به اندازه تظاهر
به دوست داشتن کثیف نیست ...

b manam sar bezan


احسان شول
ساعت10:26---23 مهر 1393
ایول باحال بود تا حالا نشنیده بودم
http://1linker.ir


فردین
ساعت9:53---23 مهر 1393
عالی بود

98pmc
ساعت9:43---23 مهر 1393
خوب بود خخخ

iman
ساعت9:38---15 مهر 1393
خییییییییییلی هم خوب....

ehsanpishro
ساعت9:45---14 مهر 1393
در کنار من کمی جا هست بیا و بنشینو رفاقت کن..........
فقط رفاقت کن نه عاشق شو نه دل ببند.


minaf
ساعت23:57---11 مهر 1393
یَقـِـﮧ ے !!! اِحســآســـآتـــــــــ !!! روُ بگیــــرے

بزَنـے تــُــو // گـــُوشِشـــ //

بـا تـــَـمـآمـ قُـבرَتـــــ سَرش בآב بـزَنے بگے :

خـــــــَــــفِـﮧ شُو בیگِـﮧ بَسِـﮧ


تـــآ اَلآטּ ـهــَ ـــــــر چــــــے ڪِشیـבَم


بـﮧ خـــآطـِر تــــُــــــو بــُوבه . . .


arman
ساعت15:13---11 مهر 1393
تلخمو حل شده کابوس وجودم در سم ... غیر تو از همه ی آدم ها میترسم
همه دانسته و نادانسته جاسوسند ... دستشان حلقه دار است و تو را میبوسند
چشماتو یه دقیقه ببند و درباره خودت فکر کن: . . تبریک میگم تو یه دقیقه از عمرتو به بهترین ادم دنیا فک کردی پاسخ:


minaf
ساعت12:44---11 مهر 1393
داد رنگی ها همه مشغول بودند به جز مداد سفید، هیچ کس به او کار نمیداد ،همه میگفتند : تو به هیچ دردی نمیخوری یک شب مداد رنگی ها تو سیاهی شب گم شده بودند ، مداد سفید تا صبح ماه کشید مهتاب کشید و آنقدر ستاره کشید که کوچک و کوچیکتر شد ، صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی پر نشد .... به یاد هم باشیم شاید فردا ما هم نباشیم ......

سلاااااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااام دوست عزیزم

<img src="http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(27).gif" width="18" height="18"><img src="http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(27).gif" width="18" height="18">


اتیش پاره
ساعت20:22---7 مهر 1393
سلام







ممنون از حضورتون مهربون







قشنگ بود زیبای خفته











<img src=\\\"http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(27).g if\\ \" width=\\\"18\\\" height=\\\"18\\\">



جالب می نویسید عزیز











خوشحال می شم بیشتر با وبتون اشنا بشم







منتظر ا پ های زیبا تون هستم دوست اشتی خبرم کن


شادی
ساعت11:07---7 مهر 1393
سلام خسته نباشی عالیه وبلاگ خوبی دارید تبریک

omid
ساعت10:14---2 مهر 1393
واقعا هم عجب بخشنده خدای مهربونی داریم

اصلا هم اهل سوزوندن نیست

وب قشنگی داری


saeid
ساعت10:04---2 مهر 1393
طرف مرغداری بازمیکنه روز اول سر یه مرغ رو میکنه

به بقیه مرغا میگه که اگه کسی تا فردا سه تا تخم نذاره این بلا سرش میاد.

فردا میاد میبینه همه سه تا تخم گذاشتن

اما یکی دوتا گذاشته میگه میخوای سرتو ببرم؟

میگه آقا به خدا من خروسم میفهمی؟؟ خروس!!

سلام وبلاگ قشنگی داری


فرهاد
ساعت21:37---1 مهر 1393
واو چه کار کردی

minaf
ساعت19:35---1 مهر 1393
انگار سکوت قانون شب است !

حتی آنهایی که بیدارند بی صدا گریه می کنند ..........


علی
ساعت17:43---1 مهر 1393
وبتون عالیه

نــ♥ــفــ♥ــس
ساعت18:58---31 شهريور 1393
سلام خوبي؟؟؟ديگه نيستم دلخور نشي نظر نميدم مدرسه شروع شد و من ديگه ميرم خدافظ برا هميشه

تو تنها یک حس
مانده با من امشب
که تو را گم بکنم
پیش بیهودگی احساسم
آخرین بار،
سلام.
آخرین بار،
خدا حافظ تو


minaf
ساعت15:15---31 شهريور 1393
خودم قبول دارم کهنه شدم انقدر که می شود روی

گردوخاک تنم یادگاری نوشت .............. بنویس و برو ..!!!!1


amirzzzz
ساعت9:27---31 شهريور 1393
شرمنده بعضی از مطالب قشنگتو کوپی کردم خخخخخخخ وبلاگ قشنگی داری موفق باشی

متین
ساعت19:12---30 شهريور 1393
بیسته وبت ای ول .....عالی<img src="http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(27).gif" width="18" height="18">

دهیاری
ساعت12:18---30 شهريور 1393
وبلاگتون زیباست
ولی قالبتون می تونه بهتر از این باشه


نــ♥ــفــ♥ــس
ساعت17:10---29 شهريور 1393
سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه
کسی می دونه عشق چیه؟
هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید .بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید و

گفت:لنا جان تو جواب بده دخترم عشق چیه؟

لنا با چشمای قرمز پف کرده و با صدای گرفته گفت:عشق؟

دوباره یه نیشخند زدو گفت:عشق... ببینم خانوم معلم شما تابحال کسی رو

دیدی که بهت بگه عشق چیه؟

معلم مکث کردو جواب داد:خب نه ولی الان دارم از تو می پرسم

لنا گفت:بچه ها بذارید یه داستانی رو از عشق براتون تعریف کنم تا عشق رو درک کنید نه معنی شفاهیشو حفظ کنید

و ادامه داد:من شخصی رو دوست داشتم و دارم از وقتی که عاشقش شدم

با خودم عهد بستم که تا وقتی که نفهمیدم از من متنفره بجز اون شخص

دیگه ای رو توی دلم راه ندم برای یه دختر بچه خیلی سخته که به یه چنین

عهدی عمل کنه. گریه های شبانه و دور از چشم بقیه به طوریکه بالشم

خیس می شد اما دوسش داشتم بیشتر از هر چیز و هر کسی حاضر بودم هر کاری براش بکنم هر کاری...

من تا مدتی پیش نمی دونستم که اونم منو دوست داره ولی یه مدت پیش

فهمیدم اون حتی قبل ازینکه من عاشقش بشم عاشقم بوده چه روزای

عشنگی بود sms بازی های شبانه صحبت های یواشکی ما باهم خیلی خوب

بودیم عاشق هم دیگه بودیم از ته قلب همدیگرو دوست داشتیم و هر کاری

برای هم می کردیم من چند بار دستشو گرفتم یعنی اون دست منو گرفت

خیلی گرم بودن عشق یعنی توی سردترین هوا با گرمی وجود یکی گرم

بشی عشق یعنی حاضر باشی همه چیزتو بهخاطرش از دست بدی عشق

یعنی از هر چیزو هز کسی به خاطرش بگذری اون زمان خانواده های ما زیاد

باهم خوب نبودن اما عشق من بهم گفت که دیگه طاقت ندارم و به پدرم

موضوع رو گفت پدرم ازین موضوع خیلی ناراحت شد فکر نمی کرد توی این

مدت بین ما یه چنین احساسی پدید بیاد ولی اومده بود پدرم می خواست

عشق منو بزنه ولی من طاقت نداشتم نمی تونستم ببینم پدرم عشق منو

می زنه رفتم جلوی دست پدرم و گفتم پدر منو بزن اونو ول کن خواهش می

کنم بذار بره بعد بهش اشاره کردم که برو اون گفت لنا نه من نمی تونم بذارم

ه بجای من تورو بزنه من با یه لگد اونو به اونطرف تر پرتاب کردم و گفتم

بخاطر من برو ... و اون رفت و پدرم منرو به رگبار کتک بست عشق یعنی

حاضر باشی هر سختی رو بخاطر راححتیش تحمل کنی.بعد از این موضوع

غشق من رفت ما بهم قول داده بودیم که کسی رو توی زندگیمون راه ندیم

اون رفت و ازون به بعد هیچکس ازش خبری نداشت اون فقط یه نامه برام

فرستاد که توش نوشته شده بود: لنای عزیز همیشه دوست داشتم و دارم

من تا آخرین ثانیه ی عمر به عهدم وفا می کنم منتظرت می مونم شاید ما

توی این دنیا بهم نرسیم ولی بدون عاشقا تو اون دنیا بهم می رسن پس من

زودتر می رمو اونجا منتظرت می مونم خدا نگهدار گلکم مواظب خودت باش

دوستدار تو (ب.ش)

لنا که صورتش از اشک خیس بود نگاهی به معلم کردو گفت: خب خانم معلم

گمان می کنم جوابم واضح بود

معلم هم که به شدت گریه می کرد گفت:آره دخترم می تونی بشینی

لنا به بچه ها نگاه کرد همه داشتن گریه می کردن ناگهان در باز شد و ناظم

مدرسه داخل شدو گفت: پدرو مادر لنا اومدن دنبال لنا برای مراسم ختم یکی

از بستگان

لنا بلند شد و گفت: چه کسی ؟

ناظم جواب داد: نمی دونم یه پسر جوان

پاسخ:اشک منو ک دراوردی


سهیلا
ساعت9:06---29 شهريور 1393
باید بازیگر شوم ،

آرامش را بازی کنم …

باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …

باز باید مواظب اشک هایم باشم …

باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم … ”
.
.
عالی بود لایکــــــــــــــــــ


sajad
ساعت11:10---27 شهريور 1393

______________&&&____&&&
______________&&&____&&&
______________&&&____&&&
______________&&&____&&&
&&&&&&&______&&&____&&&
&&&&&&&______&&&____&&&
_____&&&______&&&_____&&&&&&&&&________&&&
_____&&&______&&&_____&&&&&&&&&________&&&
&&&&&&&&&&&&&&&____________&&&_________&&&
&&&&&&&&&&&&&&&____________&&&_________&&&
_______________________________&&&________&&&
______________________________&&&&&&&&&&&&&
______________________________&&&&&&&&&&&&

&&&
&&&______&&&&&______&&&&&&&
&&&______&&__&&_____&&&&&&&
&&&&&&&&&&&&&_____ &&&
__________&&&________&&&
__________&&&________&&&&&&&
____&&____&&&_______&&&&&&&
____________&&&
______________&&&
_______________&&&&


عاشق گمنامي
ساعت9:13---27 شهريور 1393
جمله خيلي زيبايي بود
وبت هم زيباست موفق باشي


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:, | 18:4 | نویسنده : rosha |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.